شعرهای احساسی و معنوی و طنز
بسم الله... تمام شعرها و جملات متعلق به نويسنده ي وبلاگ(ميثم رياحي)بوده و آثار دزديده شده نمي باشند.

چه شده،آمد خبر از سوی دلبر و یاری

رسیده زمان خنده،تمام شده وقت شب بیداری

از شوق دیدارش اشکهایم جاری شده اند

کاش همه ی عمرم نداشته باشم جز این کاری

تمام شد دیگر گریه از اندوه و غم غصه

تمام شد زنده ماندن با آخرین گل رز یادگاری

رسید همان آروزهایی که می کشت لحاظتم را

چه شده خدایا؟مرا این چنین خوش روزگاری!؟

باورش سخت هست،خدا را چه دیدی!

به خونم تشنه بود عشقم،تمام شده انگار زمان هاری

برگهای گلی که داده بود همه پژمردند و من بیشتر

تمام شد سپری کردن روزها با تکه خاری

.

.

.

(شاعر:میثم ریاحی)


ارسال شده در تاریخ : شنبه 16 آذر 1392برچسب:, :: 20:30 :: توسط : میثم ریاحی

برای خواندن این شعر به ادامه مطلب برین...



ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:, :: 13:32 :: توسط : میثم ریاحی

نه به آنان که به هوس سینه چاک نمودند

نه به آنان که فکر آلوده زسر پاک نمودند

نه به آنان که دل از هر چه غم هست شستند

نه به آنان که به غم عشق خویش را هلاک نمودند

عشق زنده را مرگ دادند،به بهار سبز زرد برگ دادند

نه به آنان که خود پرستیدند،و نه به آنان که تن به خاک نمودند

نه به آن که بوسه زد پای سگ معشوق را

نه به آنان که دل معشوق شکستند و غمناک نمودند

نه به آن که کوه از بین خود و عشق،خواست برداشت

نه به آنان که نام عشق را شرمسار و شرمناک نمودند

نه به آنان که دامن گیر پرده ی خانه ی حق گشتند ریاحی

نه به آنان که سینه ی معشوق به خنجر نامردی چاک چاک نمودند.

(شاعر:میثم ریاحی)


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:, :: 13:30 :: توسط : میثم ریاحی

انبار درد و غم اولسین دل برای عالم و فلک

اولماسین زورینان عشق یا سوزده گرک

معنای واقعی عشق اوندا اولار معنا کی

اولمیرا احساس و محبت و سوزده کلک.

(شاعر:میثم ریاحی)


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:, :: 13:27 :: توسط : میثم ریاحی

در سوزاندن پروانه نکرد شمع درنگ

سوخت پروانه ی زیبا،شد بی جان و بی رنگ

در دل تاب نیاورد و بی صدا شد شمع

گفت:وای بر من مرد آن زیبای قشنگ

شد سیاه از داغ و آتش عشق من دیوانه

رنگ نماند در آن پروانه ی زیبای رنگ رنگ

همچون آهو گشت بی جان و بی حرکت

آهویی که جان می دهد بر دندان پلنگ

سوخت بی صدا و مرد،حیف آن پر زیبا شد

پر نماند و دم نماند از آن بی گناه قشنگ

شمع از کرده ی خود به درد آمد و گفت

یا رب،جهان در نظر و دیده ام گشت تنگ

برگیر از من این شعله و خاموشم کن

در گرفتن جانم نکن لحظه ای درنگ

نبود آرزوی شمع سوزاندن جان و دل

هیچ دلی نتواند که شود مثل سنگ

عشق بود حرف اول و آخر آن شمع

بدانید صحنه ی عشق هم می شود همچو جنگ.

(شاعر:میثم ریاحی)

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:, :: 13:24 :: توسط : میثم ریاحی


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:, :: 13:22 :: توسط : میثم ریاحی

سالیب دیر سایه ی سیاه بو نحس آغاج بختیمیزه

او نجابت کی واریردی عشقده دایانیبدی هوس تختیمیزه

نئجه زندگانی ایلیریم بو کثافت دونیاده کی یوخدیر عشقی

نئجه وریر هوسیرنن جواب نرم،عشق سختیمیزه

ناپاکی گوتولمیر،تازه آدی اولوبدیر مدرن یاشاماخ

بوی حیوانیت وریر هر قطره ی قانیم،باخ خون لختیمیزه.

(شاعر:میثم ریاحی)


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:, :: 13:18 :: توسط : میثم ریاحی


ارسال شده در تاریخ : شنبه 9 آذر 1392برچسب:, :: 13:16 :: توسط : میثم ریاحی

 منمو و از من گذشتن تو،باز برایت عصمت آرزو کردم

در هر نفسی به آبرویت به رویت عفت آرزو کردم

در کنار هر که هستی خوشی ها را برای لحظاتت

و در غمها برای چشمان زیبایت قدرت آرزو کردم

برای جواب سوالهای پر از بغض قلبم

هر روز از خدا از تو جواب و علت آرزو کردم

ولی باز بی هیچ دلیل منطقی و عقلانی و قلبی

برای هر لحظه ات آغوش یک مرد خوش سیرت آرزو کردم

میسوزم از این آرزوها ولی برای آتشی که بر دلم زدی

نفرین نمیکنم و برای تو و عشقت جنت آرزو میکنم

باز منم و از من گذشتن تو،برایت عزت آرزو میکنم

شکستی مرا،ولی با هر ذره ام از خدا برایت رحمت آرزو میکنم

(شاعر:میثم ریاحی)


ارسال شده در تاریخ : جمعه 8 آذر 1392برچسب:, :: 12:1 :: توسط : میثم ریاحی

 گنه باخ گوزل شوکت دیوانیه سن

شراب زهره،قدرت پیمانیه سن

ایچرم باش چالارام در و دیواره گوزل

گورمارام توخوناسان حرمت میخانیه سن

دعوت ایلرم هر عاشیقی اوز عادتیمه

گل داخل اول گوزل غربت خانیه سن

تاپیلار خانه ده بیر شمع یاندیرار سینه لری

گل گور سوخته لری،باخ عزت پروانیه سن

بو گوزل لحظه لری کی غم انتظاردن دولودیر

ترجیح وئرمسن آیری دعوت غمخانیه سن

یاش گلر گوزلروندن،کلبه ی احزاندور بورا

داستانی وئرمسن مین ایل لیخ قدمت افسانیه سن

عشق بودور،جز بو هامیسی افسانه دور

داغیدامماز دشمن،گولسن همت بیگانیه سن

دوزدیر ساتیلیر مردمین عشقی بیر هوسه

اوخو داستانی،باخماسان لذت نفسانیه سن

یئتیشیب آخر شعر،سن گال عاشیق ریاحی

پشت پا ویرماگینان زحمت جانانیه سن.

(شاعر:میثم ریاحی)


ارسال شده در تاریخ : جمعه 8 آذر 1392برچسب:, :: 11:49 :: توسط : میثم ریاحی

جان به جانان دهم گرتو خواهي يار من

كار ديگر ندارم جز عشقت،كه شده كار من

عالم و آدم مي سوزند ز ناله هايم

پس كي رحم و مروت ميكني به حال زار من

كوچه بي توبي وفاست،خانه بي تو بي صفاست

پس رحمي كن بر اين ياد و خاطر غمخوار من

اي مهتاب زيباي جهان،با دلم بار بمان

بمان و بتاب مهتابم بر آسمان دل تار من

تويي هر اميدي،كه زندگي در وجودم دميدي

نكش اميدم را و بمان تا ابد در كنار من

بي تو از همه سيرم،سراغت از همه گيرم

اين دل جز تو از همه سير و بي زار من

طبيب روح و روانم اي عزيزتر از جانم

جز تو كيست طبيبي بهتر بر دل بيمار من

تويي زيباترين و نازترين اسم زندگاني

هميشه نامت بر لبانم شده تكرار من

(شاعر:ميثم رياحي)


ارسال شده در تاریخ : جمعه 24 آبان 1392برچسب:, :: 20:12 :: توسط : میثم ریاحی

زيباترين نگاه من،به صورت آهوى توست

آن زيباترين گل که چيدم بدان حتماشبيه روى توست

نمازعجزوناتوانى ميخوانم به کدام کعبه روکنم

به هرسمت که روکنم بازميدانم قبله سوى توست...

(شاعر:ميثم رياحي)


ارسال شده در تاریخ : جمعه 24 آبان 1392برچسب:, :: 14:57 :: توسط : میثم ریاحی

بى تو از کدام عشق بي دادکنم

بى توازکدام خلوت فريادکنم

بى توچيست مراجزسکوت غم

بگوازکدام درد دل را آزاد کنم!؟

بي تو از كدام خوشي ها بگويم

بي تو از كدام خاطرات ياد كنم

بي تو چيست مرا جز تنهايي

بگو باكدام خاطره دل خود را شاد كنم؟!!

(شاعر:ميثم رياحي)


ارسال شده در تاریخ : جمعه 24 آبان 1392برچسب:, :: 14:53 :: توسط : میثم ریاحی

کرم عشق را از کرم مجنون و عشقش آموختم

بزرگی شمع دیدم،به پای یار آب شدم و سوختم

دلم صد پاره شد از بی مهری معشوق،چاره چیست؟!

من آن طبیبم که صد پارگی دل را خود به هم دوختم.

(شاعر:ميثم رياحي)


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 22 آبان 1392برچسب:, :: 23:2 :: توسط : میثم ریاحی

دوش به دیوار دلت زدم تکیه،با هر بهانه ای

دل از هر خانه بریدم تا تو شوی برایم خانه ای

خانه کم نیست،ندارد هیچ خانه صفا همچو خانه ات

خانه ای که از عشق و مهر جاودانه دارد نشانه ای

جز تو هیچ مستی ای،نشود برایم مستی و هستی

آنجا که تو هستی چه آرزو به دگر میخانه ای؟!

گر بال و پرم گیری،هوای پرواز از سرم گیری

مادر عشقم تو خواهی شد،چه حاجت به پر کشیدن از چنین آشیانه ای!؟

(شاعر:میثم ریاحی)


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 22 آبان 1392برچسب:, :: 22:52 :: توسط : میثم ریاحی
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید.شعرهای فارسی+شعرهای ترکی+شعرهای نصیحتی+شعرهای طنز ترکی+جملات عاشقانه+ترانه.
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

ابتدا باید لینک ما در سایت شما وجود داشته باشد.مارا با عنوان:داستان،عاشقانه،شعر،ترانه. آدرس:www.meysam137222.loxblog.com لینک کنید و سپس لینک خود را ثبت نمایید. با تشکر







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 232
بازدید کل : 68192
تعداد مطالب : 51
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1