جان به جانان دهم گرتو خواهي يار من
كار ديگر ندارم جز عشقت،كه شده كار من
عالم و آدم مي سوزند ز ناله هايم
پس كي رحم و مروت ميكني به حال زار من
كوچه بي توبي وفاست،خانه بي تو بي صفاست
پس رحمي كن بر اين ياد و خاطر غمخوار من
اي مهتاب زيباي جهان،با دلم بار بمان
بمان و بتاب مهتابم بر آسمان دل تار من
تويي هر اميدي،كه زندگي در وجودم دميدي
نكش اميدم را و بمان تا ابد در كنار من
بي تو از همه سيرم،سراغت از همه گيرم
اين دل جز تو از همه سير و بي زار من
طبيب روح و روانم اي عزيزتر از جانم
جز تو كيست طبيبي بهتر بر دل بيمار من
تويي زيباترين و نازترين اسم زندگاني
هميشه نامت بر لبانم شده تكرار من
(شاعر:ميثم رياحي)